Article 3
ما کاشفان کوچه های بن بستیم حرف های خسته ای داریم این بار پیامبری بفرست که تنها گوش کند گروس عبدالملکیان پدر آب و نان را به مدرسه آورد ومادر با یک سبد به...
View ArticleArticle 2
کمی بایست و بگذار مثل گذشته برای هم شعر بخوانیم و گاهی از پرنده ای بگوییم که بی هوا حرف زد سالهاست که صادق نیستی و...
View ArticleArticle 1
در آسمان پیوند میخوریم در خواب معصومانه ی دختری که بوی گندم نمیدهد و پشت بارانی ترین پنجره بودنت را به شماره... می ایستم چشم میگذارم وبه نام خودت دلم را سبز ودل خوش میکنم...
View ArticleArticle 0
کمی دیرتر... چه فرق میکند. آمده ام!به یاد روزهای لیلایی ام... وقتی که توی کوچه گرگم به هوا میکردیم گفتی که دوستت دارم حالا که من میان اینهمه تنهایی بزرگ میشوم چرا تو به چشم های لیلا نگاه میکنی من مثل...
View Article